سینما می تواند ابزاری برای تغییر سیاسی و بهبود جامعه باشد. سینما از بدو پیدایش بازتابی از دنیای واقعی و نقد ساختارهای سیاسی و اجتماعی حاکم بر ما بوده است. اما سینما به عنوان یک رسانه تصویری چگونه با مسائل انتزاعی و نامرئی مانند سرمایه داری برخورد می کند؟ بسیاری از فیلمسازان بر ایرادات و کاستی های این نظام اقتصادی تمرکز کرده اند و با نشان دادن آثار طمع ساختارهای اقتصادی و تجاری بر مردم عادی، تأثیر مصرف گرایی و فردگرایی بر سلامت روان و ناآرامی های اجتماعی در نتیجه بی عدالتی در ادامه این مقاله می خواهیم شما را با 10 فیلم برتر تاریخ سینما برای نقد سرمایه داری و مصرف گرایی آشنا کنیم.

9- Modern Times (1936)

زمان مدرن چارلی چاپلین نه تنها یکی از مهم ترین فیلم های تاریخ سینما بود، بلکه یکی از تندترین نقدهای سرمایه داری صنعتی در روزهای آغازین آن بود. در این شاهکار کمدی، چاپلین به تصویر ولگرد کوچولو بازگشته و او را در کارخانه ای قرار می دهد که رئیسش مدام در تلاش برای افزایش کارایی و اثربخشی کارگران است. در یکی از سکانس‌هایی که الهام‌بخش میلیون‌ها سکانس مسخره‌آمیز است، چاپلین در مقابل خط تولید کارخانه دیده می‌شود که ناگهان سرعت ماشین‌ها افزایش می‌یابد و این کارگر مبهوت نمی‌تواند آن را دنبال کند، به همین دلیل دیوانه می‌شود و سر می‌زند. او از زندان خارج می شود. چاپلین با تکیه بر سبک اشاره معروف خود، نقدی ساده اما مؤثر از مکتب تولید سرمایه داری و وسواس آن در سود را توصیف می کند.

در این فیلم، چاپلین به عنوان یک بازیگر و کارگردان، حتی برای خلق داستانی که کارگران بتوانند آن را درک کنند، حتی در مورد دنیای مدرن، حتی نیازی به بیان یک کلمه دیالوگ منسجم ندارد، زیرا بی عدالتی در محل کار بدتر از همیشه شده است. سرمایه داری به رویکرد خود در اولویت دادن به پول و سود بر جان و سلامت کارگران ادامه می دهد. در سال 1989، Modern Times یکی از 25 فیلم اولی بود که توسط کتابخانه کنگره برای نگهداری در آرشیو فیلم ملی ایالات متحده به دلیل اهمیت فرهنگی، تاریخی و زیبایی‌شناختی انتخاب شد.

8- پدرخوانده 1 و 2 (1972 و 1974)

پدرخوانده اولین فیلمی نیست که وقتی از سرمایه داری صحبت می کنیم به ذهنمان خطور می کند. البته شاهکار گانگستری فرانسیس فورد کاپولا به وضوح به مضامین وفاداری، خانواده و خشونت می پردازد، اما خود کارگردان مدعی است که این فیلم تمثیلی از فساد سرمایه داری است. کاپولا در نامه ای به مارلون براندو، که به تازگی از دریافت اسکار برای فیلم پدرخوانده محروم شده بود، سعی کرد او را متقاعد کند که برای یک دنباله برگردد و گفت که داستان خانواده کورلئونه صرفاً تمثیلی است که نشان می دهد چگونه مافیا تمثیلی از این فیلم است. سرمایه داری و امریکایی که برای حفاظت و تداوم خود از هیچ چیز دست بر نمی دارد.

کاپولا ادامه می دهد که حتی اگر براندو در قسمت دوم پدرخوانده ظاهر نشود، همچنان به انتقاد از سرمایه داری در داستان فیلم ادامه می دهد، اما اگر براندو در آن حضور داشته باشد و بتواند ایده های خود را در فیلم به اشتراک بگذارد، بهتر است. موقعیت روی فیلمنامه کار می کند، به کارگردان کمک می کند. فیلم «پدرخوانده» با نمایش اینکه مردم چگونه از ثروت خود دفاع می کنند، رویای آمریکایی را نقد می کند و دلیل این دعوا را به این دلیل می داند که این افراد می دانند که در نظام سرمایه داری چقدر فقر و تهیدستی وجود دارد. اندازه مشکل است فیلم پدرخوانده یکی از محبوب ترین و بهترین فیلم های تاریخ سینماست، فیلمی با فیلمبرداری بی نقص، بازی های لذت بخش و داستانی هوشمندانه درباره ضعف های سرمایه داری در آمریکا.

7-Norma Rae (1979)

Norma Rae فیلمی درام به کارگردانی مارتین رایت و بر اساس داستان واقعی کریستال لی ساتون است. سالی فیلد نقش نورما رائه، زنی اهل کارولینای شمالی را بازی می کند که حرفه خانواده اش را دنبال می کند و در یک کارخانه نساجی محلی کار می کند. اما دستمزدی که برای کار طولانی و سخت در این کارخانه داده می شود بسیار ناچیز است و به دلیل شرایط ناخوشایند کار بسیاری از مدیران در وضعیت نامناسبی به سر می برند. نورما پس از شنیدن سخنان یک فعال کارگری وارد عرصه صنفی محل کار می شود و سعی می کند همکارانش را نیز تحریک کند که خشم خانواده، نامزدش و البته کارفرمایانش را برمی انگیزد.

Norma Rae داستانی تکان دهنده و ویرانگر از اتحاد، افتخار و شجاعت است که نشان می دهد کارگران چگونه برای آینده ای بهتر گرد هم می آیند. در دورانی که زنان در دنیای سرمایه داری در حال کسب استقلال و ورود به محیط کار هستند، این فیلم نشان می دهد که چگونه یک زن معمولی می ایستد و خواستار آزادی در خانه و محل کار است. نورما رائه با بازی پر انرژی و بی نقص سالی فیلد به یک شاهکار سینمایی موثر تبدیل می شود که برای فیلد یک جایزه اسکار و یک جایزه کن برای بهترین بازیگر زن را به ارمغان آورد.

6- آنها زندگی می کنند (1988)

آنها زندگی می کنند اثر جان کارپنتر یک فیلم علمی تخیلی درباره پناهجوی بی نام و نشانی است که وقتی عینک مخصوص می گذارد، پیام های پنهانی را در شبکه های اجتماعی کشف می کند. با این عینک های عجیب، بیلبوردهایی که در اطراف او دیده می شود، عباراتی مانند «اطاعت»، «تطابق» و «مصرف» را به زبان می آورند و به این ترتیب او به تدریج متوجه توطئه یک طبقه حاکمه بیگانه می شود که سعی در نابودی انسان ها دارد. منجر به مصرف گرایی و رضایت سرمایه داری می شود. مطمئناً فیلم کارپنتر پر از حفره های داستانی و تصاویر مضحک و البته جلوه های ویژه بی کیفیت است، اما بسیاری پیام ضد سرمایه داری آن را تحسین می کنند.

آنها زندگی می کنند نقدی سرگرم کننده و ساده از مصرف گرایی و نئولیبرالیسم است که اغلب به عنوان موضوعات بسیار جدی تلقی می شوند و امروزه طرفداران زیادی در سیاست و اقتصاد دارند. این فیلم نارضایتی فزاینده در میان جوامع سرمایه داری و لیبرال، از جمله جامعه ای که خود کارپنتر در آن زندگی می کند، با سیاست های حداقلی و ساده زیستی که توسط رونالد ریگان در دهه 1980 اجرا شد را توصیف می کند. این فیلم یک کالت کلاسیک فوق العاده است که بسیار جلوتر از زمان خود بود.

5- روانی آمریکایی (2000)

اقتباس سینمایی مری آرون از رمان روانی آمریکایی نوشته برت ایستون الیس به تأثیرات روانی سرمایه داری بر مردم می پردازد. این فیلم با بازی کریستین بیل در نقش پاتریک بیتمن، داستان یک بانکدار ثروتمند و شیک پوش نیویورکی را روایت می کند که یک قاتل سریالی مخفی است که افراد بی خانمان را می کشد. فیلم‌های زیادی وجود دارند که به شخصیت‌های ثروتمند و جاه‌طلبی می‌پردازند که در وال استریت دیده می‌شود، اما هیچ‌کدام به خوبی و تأثیرگذاری «روانی آمریکایی» نبوده‌اند. این فیلم با بازی‌هایی بی‌نقص از ویلیام دافو، جرد لتو و ریس ویترسپون، از کمدی تاریک خنده‌دار برای نشان دادن انگیزه‌های مرگباری که سرمایه‌داری به ما می‌دهد استفاده می‌کند.

این فیلم نشان می دهد که چگونه این سیستم افراد را به ربات های بی احساسی تبدیل می کند که مدام به دنبال راه هایی برای بهبود زندگی خود هستند، مهم نیست چقدر برای زندگی دیگران مخرب باشد. در حالی که در این فیلم اقتصاد جهان اغراق شده است، اما این اغراق کمک می کند تا روشن شود سیستم های سرمایه داری چگونه بر روان مردم تأثیر می گذارند و افرادی بی اخلاق را خلق می کنند که فقط به فکر خودشان هستند. فردگرایی و سرمایه داری در این فیلم به بدترین شکل ممکن با بدترین تاثیرات اجتماعی و فردی به تصویر کشیده شده است.

4- ملکه ورسای (2012)

«ملکه ورسای» اثر لورن گرینفیلد یک مستند بی نقص درباره افراط و زوال سرمایه داری است. این فیلم داستان جکی و دیوید سیگل، مالکان میلیاردر هلدینگ وست گیت ریزورت را روایت می کند که در حال ساخت خانه رویایی خود در ورسای، بزرگترین و گران ترین خانه در تاریخ ایالات متحده هستند. هنگامی که یک بحران اقتصادی رخ می دهد، تمام خانواده باید با شرایط جدید اقتصادی واقعی سازگار شوند. این فیلم با الهام از کلیشه های نمایش های واقعیت مانند The Real Housewives و رویکرد مشاهداتی هوشمندانه یک مستند، مخاطب را با شخصیت های اصلی داستان همذات پنداری می کند، اما در عین حال به او اجازه می دهد تا از دست دادن زندگی یکی را ببیند. درصد از جامعه به دلیل سبک زندگی این خانواده و خانواده هایی مانند آن را ببینید. ملکه ورسای انتقادی تند از نابرابری و دریچه ای به مهم ترین لحظات سرمایه داری آمریکاست. ازرا کلاین از واشنگتن پست فکر می کند این فیلم بهترین فیلم در مورد رکورد بزرگ اخیر اقتصاد ایالات متحده و جهان است.

3- The Big Short (2015)

پس از بحران اقتصادی سال 2008، طبقات کارگر و متوسط ​​ایالات متحده از ویرانی هایی که بر آنها وارد شد حیرت زده شدند. میلیون ها خانه مصادره شد، هزاران حساب پس انداز ویران شد یا ارزش سابق خود را از دست داد و میلیاردها دلار مالیات دهندگان برای نجات بانک ها هزینه شد. فیلم کوتاه بزرگ ساخته آدام مک کی یک فیلم جذاب است، مناسب برای هر کسی که می خواهد درباره این بحران بزرگ اقتصادی و به طور کلی سرمایه داری بداند، زیرا در آن حضور افراد مشهوری مانند مارگو رابی، آنتونی بوردین و سلنا گومز در جایگاه چهارم قرار می گیرد. دیوار و نظریه اقتصادی سرمایه داری را به زبانی قابل فهم توضیح می دهد. این فیلم داستان یک بانکدار با بازی استیو کارل را روایت می کند که ترکیدن حباب مسکن را پیش بینی می کند و روی سقوط بازار سهام شرط بندی می کند. The Big Short علاوه بر به تصویر کشیدن خطرات سرمایه داری بدون کنترل و طمع بی پایان بخش مالی، با کمدی، بازی بی نقص و داستانی پیچیده و جذاب، مخاطبان را سرگرم می کند.

2- ببخشید که مزاحم شما شدم (2018)

به کارگردانی بوتسی رایلی کمونیست خودخوانده، ببخشید که مزاحم شما می شوم، یک کمدی پوچ است که ضعف های سرمایه داری را مسخره می کند. لاکیتا استنفیلد در نقش کاسیوس، مردی که در یک مرکز خدمات پاسخگویی کار می‌کند، بازی می‌کند و از زمان نرمش برای ارتقای رتبه‌ها استفاده می‌کند. اما موفقیت او به سرعت روابط او را با دوستان و همکارانی که قصد داشتند با هم اتحاد تشکیل دهند، تیره کرد. زمانی که کاسیوس آزمایش تکان دهنده ای را که توسط مدیر عامل شرکت انجام شده است، کشف می کند، فیلم چرخشی سورئال پیدا می کند. متاسفم که مزاحم شما می شوم، طنزی جادویی از محل های کار ناامید امروزی است، اما همچنین تحلیلی بین رشته ای از سرمایه داری است که در کاوش در فلسفه ظلم به موضوعاتی مانند نژاد و جنسیت نیز می پردازد. بوتس رایلی همچنین ادعا کرد که آرمی همر را به عنوان مدیر عامل مهربان انتخاب کرده است زیرا می‌خواست ایده سرمایه‌داری جدید را به تصویر بکشد. تماشای این فیلم به کسانی توصیه می شود که می خواهند دنیای مدرن را درک کنند و مدتی بخندند.

1- انگل (2019)

بونگ جون هو کارگردان مشهور کره ای یکی از بهترین داستان نویسان سینمای مدرن است، به خصوص وقتی صحبت از سرمایه داری می شود. او با Snowpiercer یک فیلم هیجان انگیز درباره جداسازی طبقاتی خلق کرد و اوکجا انتقاد قانع کننده ای از حرص و آز شرکت ها و آزار حیوانات بود. اما بهترین بیانیه ضد سرمایه داری بونگ جون هو تا به امروز انگل است. این فیلم نیمه کمدی و نیمه هیجانی داستان یک خانواده فقیر در سئول را روایت می کند که با نقشه ای پیچیده وارد خانه یک خانواده ثروتمند می شوند. شخصیت های فیلم افراد بسیار باتجربه و کارآمدی در نقش معلم، خدمتکار و راننده هستند اما با فاش شدن یک راز عجیب خانوادگی همه چیز به هم می ریزد.

فیلم «انگل» تصویری تکان دهنده و خنده دار از تفاوت های طبقاتی در جامعه کنونی کره جنوبی است، کشوری که در سال های اخیر رشد اقتصادی زیادی را تجربه کرده است و در این فیلم شاهد ترکیبی عالی از فیلمبرداری، جذاب و جذاب هستیم. داستان چند لایه و توضیح جامعه شناختی ما بی عدالتی و نابرابری هستیم. شاید به همین دلیل است که پاراگیت به اولین فیلم غیرانگلیسی زبان تبدیل شد که برنده اسکار بهترین فیلم سال و نخل طلای کن به عنوان دو جایزه برتر فیلم جهان شد.