فقط ظاهر فیزیکی نیست که ماده‌ها جفت خود را براساس آن انتخاب می‌کنند. لمورهای دم حلقه‌ای نری که بوی تندتری دارند، ماده‌های بیشتری را به خود جلب می کنند. همچنین نمونه‌های فراوانی از ویژگی‌های پیچیده‌تر مانند آواز و رقص پرندگان بهشتی یا الگوهای دایره‌وار ایجادشده توسط بادکنک‌ماهی ژاپنی برای تحت‌تاثیر قرار دادن ماده‌ها وجود دارد.

همیشه این نرها نیستند که برای اینکه توسط ماده‌ها انتخاب شوند، با هم رقابت می‌کنند. مگس‌های چشم‌شاخکی نر ماده‌ها را براساس فاصله میان چشم‌هایشان انتخاب می‌کنند و فاصله بیشتر بین چشم‌ها برای آن‌ها جذاب‌تر است.

تئوری‌های کنونی انتخاب جنسی شامل این است که حیوانات جفت خود را براساس نشانه‌های داشتن ژن خوب (مانند دم بلند و رنگارنگ) انتخاب می‌کنند. جفت قوی و مردانه به این معنا است که آن‌ها فرزندان سالمی تولید خواهند کرد.

از طرف دیگر، حیواناتی که دارای یک ویژگی بازدارنده هستند، ولی در جامعه باقی می‌مانند، احتمالا از کیفیت ژنتیکی بالایی برخوردار هستند. همچنین تئوری‌های سوگیری حسی وجود دارد که در آن ترجیحات جفت‌گیری محصول فرعی انتخاب طبیعی حواس هستند. برای مثال، محدوده شنوایی قورباغه‌های تونگارا ماده به سمت فرکانس‌هایی پایین‌تر سوگیری دارد که مطابق با ترجیح آن‌ها برای صداهای با فرکانس پایین تولید‌شده توسط نرهای بزرگ‌تر است.

با‌این‌حال، هیچ‌یک از تئوری‌های مطرح‌شده توضیح نمی‌دهند چرا تنوع بسیار بالایی در صفات نرها در یک گونه وجود دارد یا چرا ترجیحات ماده‌ها می‌تواند در طول زمان تغییر کند یا بین ماده‌های یک گونه متفاوت باشد.

جذابیت جنسی کمیاب بودن

مطالعه جدید پژوهشگران دانشگاه ایالتی فلوریدا در ایالات متحده به این موضوع پرداخته است که آیا انتخاب جفت توسط ماده‌ها براساس مشاهده نحوه انتخاب جفت توسط ماده‌های باتجربه صورت می‌گیرد.

حیوانات می‌توانند از تماشای دیگر بیاموزند. برای مثال، کلاغ‌های جوان با تماشای والدین خود یاد می‌گیرند چگونه ابزارهای چوبی ابتدایی را بسازند.

یادگیری در رفتار انتخاب جفت هم نشان داده شده است. ماده‌هایی که ماده‌های دیگر را همراه نرها مشاهده می‌کنند، احتمال بیشتری وجود دارد که خودشان نیز حیوان نری را انتخاب کنند و احتمال اینکه نری را انتخاب کنند که صفات مشابه با آن نر داشته باشد، بیشتر است.

پژوهشگران مدل‌ خود را مبتنی‌بر این فرضیه قرار دادند که ماده‌های بی‌تجربه ویژگی‌های نری را که توسط ماده باتجربه انتخاب شده است، با ویژگی‌های نرهای دیگر مقایسه می‌کنند. به‌عنوان مثال، اگر ماده‌ جوانی حیوان ماده باتجربه‌ای را با نری به رنگ روش ببیند، ممکن است او نیز به دنبال جفت با رنگ روشن برود. این امر موجب رایج‌تر شدن رنگ روشن و کاهش تنوع می‌شود. با‌این‌حال، فرضیه جذابیت توضیح نمی‌دهد چرا تنوع بالایی در نرها وجود دارد.

مطالعه اخیر اولین پژوهشی بود که این موضوع را درنظر گرفت که ماده‌ها ممکن است نتوانند ذهن‌خوانی کنند و شاید در تلاش برای تقلید از ماده‌های دیگر اشتباه کنند. در مثال فرضی زیر نشان داده شده است که ماده باتجربه نرهای با پوشش پر قرمزتر را ترجیح می‌دهد، بنابراین جفت‌گیری با نر شماره سه را انتخاب می‌کند. ماده بی‌تجربه تماشاگر فکر می‌کند دم بلند نر شماره سه او را برای پرنده‌ی ماده باتجربه جذاب‌تر کرده است.