نتایج مطالعهی گریوز نشان میدهد که ظهور قارهها در سیارهی زمین بیانگر مقدار میانه است. ظهور تکتونیک صفحهای در زمین حدود سه میلیارد سال پیش، یا حدود ۹٫۵ میلیارد سال پس از پیدایش کیهان آغاز شد. در نمونهی گریوز، اولین قارهها دو میلیارد سال پیش از زمین، در ستارگان قرص نازک ظاهر شدند. ستارگان قرص ضخیم نیز سیارههای سنگی با قارههایی را پدید آوردند که بهمراتب زودتر ظاهر شدند؛ در زمانی حدود چهار تا پنج میلیارد سال پیش از زمین.
گریوز دریافت که در بیشتر سیارهها، قارهها کندتر از زمین شکل میگیرند. سیارهها برای تشکیل قاره به مقدار مناسبی گرما نیاز دارند و وجود گرمای بیش از حد نامطلوب است. او همچنین همبستگی بین قارهها و نسبت آهن به هیدروژن یا مقدار فلزینگی ستارگان را هم محاسبه کرد. او مینویسد: «برای مقایسهی میزان آهن ستارهای یک روند کلی وجود دارد، در نسبت فلزینگی پایینتر قارهها زودتر ظاهر میشوند.»
گریوز معتقد است که ستارگانی با فلزینگی پایینتر از خورشید، ممکن است مکان خوبی برای جستجوی سیارههای فراخورشیدی سکونتپذیر و قارهها باشند. در نمونهی او قارهها در همهی آن سیارهها زودتر از زمین تشکیل شدند، بنابراین احتمال وجود حیات پیشرفته در آنها بیشتر است، شاید حتی از پیشرفتهتر از حیات انسان در زمین.
ستارگان قرص ضخیم نیز جالب توجه هستند، زیرا بهوضوح قارهها را به سرعت گسترش دادهاند. گریوز خاطرنشان میکند که از میان تمام ستارگانی که میدانیم دارای سیارههای فراخورشیدی هستند، تنها هفت درصدشان ستارههای قرض ضخیم هستند. او مینویسد: «نمونهی منظومههای قرص ضخیم به طور ویژه بسیار پیشرو و مستحق بررسی بیشتر هستند.»
تلسکوپ آتی «رصدخانهی جهانهای سکونتپذیر» که برای یافتن امکان حیات در کیهان بهینه شده و جانشین آیندهی جیمز وب است، سالها با پرتاب فاصله دارد. بنابراین جامعهی علمی به اندازهی کافی فرصت دارد تا معیارهای جستجو برای دستیابی به بهترین اهداف را نظم و ترتیب بدهد.
گریوز مینویسد: «رصدخانهی جهانهای سکونتپذیر تنها ۴۶ ستاره از ستارگان نوع افجیکی را در فهرست اهدافش دارد.» اما ۱۵ مورد از این ستارگان در نتایج گریوز هستند. اگر نتایج تحقیقات او صحیح باشد، «ممکن است در این نمونه حداقل دو منظومه دارای زیستکرهای پیشرفتهتر از زمین وجود داشته باشد.»
گریوز در پایان میگوید که چشمانداز جستجوی سیارههای سکونتپذیر با قارههای دارای عمر طولانی نتیجهی خوبی دارد. او مینویسد: «با توجه به اینکه ستارههای خورشیدمانند مجاور قبلا تعداد کمی سیارهی کاندیدای میزبان حیات بهوجود آوردهاند، نظریهی سیارههای فراخورشیدی سنگی که قاره داشته باشند، بسیار امیدوارکننده به نظر میرسد.»
قدم بعدی، بررسی فراوانی ستارهای ایزوتوپهای توریوم و پتاسیم است که باعث گرمایش پرتوزاد میشود. انجام این کار میتواند به کشف منظومههای قدیمیتری ختم بشود که حیات در خشکی را پیش از زمین تجربه کردهاند.
وجود برخی عنصرها از نظر ژئوفیزیکی بسیار حیاتی است، به ویژه عناصر تولیدکنندهی گرمایش پرتوزاد مانند اورانیوم، توریوم و پتاسیم. وقتی عنصر آهن اضافه بشود، وجود این گروه از عناصر بر اندازهی هسته، گرانش و دمای داخلی سیاره بسیار تأثیرگذار است. دمای داخلی یک سیاره نیز بسیار مهم است، نه تنها به این دلیل که بر مغناطیسکرهی حامی حیات حاکم است، بلکه به خلق شرایط مناسب برای ایجاد تکتونیک صفحهای و شکلگیری قارهها نیز کمک میکند.
تحقیقات پیشین احتمال بیشتری را برای وجود سیارههای زمینمانند با قارههایی که قدمت بیشتری در تاریخ کهکشانها دارند و با تکامل کهکشان سقوط میکنند، نشان میدهد. اما همچنان موارد بسیاری در زمینهی سیارههای فراخورشیدی، سکونتپذیری، گرمایش پرتوزاد، قارهها، تکتونیک صفحهای و صدها موضوع دیگر برای یادگیری مانده است.
ما نمیتوانیم در کمال اطمینان بگوییم که حیات را کجا یا در کدام نوع از محیطهای ژئوفیزیکی خواهیم یافت. تنها کاری که میتوانیم انجام بدهیم این است که به زمین توجه داشته باشیم، تلسکوپهای قدرتمندتری بسازیم و صبور بمانیم.