مطمئناً پس از محبوبیت چشمگیر هوش مصنوعی در جهان، رهبران فناوری دریافته بودند که بهزودی این چتباتها قدرتشان در فریب مردم را نیز به رخ میکشند؛ اما ما مردم عادی از این اتفاق بیخبر بودیم. یک نمونه از فریب بزرگ هوش مصنوعی، تصویری بود که در اوایل ۲۰۲۳ از پاپ فرانسیس در کاپشن پافر سفید پخش شد و سروصدای زیادی بهپا کرد.
این تصویر توسط شخصی به نام پابلو خاویر با هوش مصنوعی میدجرنی تولید شده بود، اما آنقدر واقعی بهنظر میرسید که در رسانههای اجتماعی و حتی در بین سلبریتیها، واکنشهای فراوانی را به دنبال داشت.
تقریباً همه عکس پاپ با کاپشن سفید را باور کرده بودند
تصویر یادشده تنها یک نمونهی ساده از تصاویر ساختگی هوش مصنوعی بود و در آن زمان مردم دنیا تازه متوجه شدند که هوش مصنوعی اگرچه با ورود به عرصههای مختلف میتواند کمک زیادی به انسان کند، به همان اندازه هم میتواند خطرناک باشد و لازمهی رویارویی با این فریبها، افزایش سواد رسانهای است.
درحالحاضر تصاویر تولیدشده با هوش مصنوعی آنقدر در اینترنت جا خوش کردهاند که هنگام جستوجو در قسمت تصاویر گوگل، گاهی آنها را جلوتر از تصاویر واقعی تماشا میکنیم؛ اما در اینمدت آگاهی مردم بیشتر شده و احتمالا بیشتر از پیش به اصالت تصویر و ویدیوهای اینترنتی شک میکنند.
نامه سرگشاده رهبران فناوری برای توقف هوش مصنوعی
پیشرفت سرسامآور هوش مصنوعی و تماشای کارهایی که واقعاً میتواند انجام دهد، اندکاندک ترسی در دل دنیای تکنولوژی انداخت؛ ترسی که به نامهی سرگشادهی برخی از رهبران فناوری منجر شد.
در ماه مارس سال ۲۰۲۳ برخی از برجستهترین افراد فناوری در بیانیهای از سازندگان هوش مصنوعی مولد خواستند تا روند توسعهی این تکنولوژی را متوقف کنند و فرصت استراحتی ششماهه به جوامع بدهند تا خطرات هوش مصنوعی را بیشتر ارزیابی کنند؛ در غیر این صورت هوش مصنوعی میتواند سبک زندگی فعلی را بهکلی منسوخ کند، شغلها را از چنگ انسان در بیاورد و کنترل تمدن بشر را در دست بگیرد.
ایلان ماسک، مدیرعامل تسلا، از جمله کسانی بود که امضایش را پای این نامه سرگشاده ثبت کرد؛ هرچند خودش کمی بعد هوش مصنوعی گراک را برای کاربران ایکس منتشر کرد تا این تصور ایجاد شود که دغدغهی برخی از این رهبران صرفا عقبماندن از غافله است نه تهدیدهای هوش مصنوعی.
گره خوردن تحصیلات دانشگاهی به هوش مصنوعی
هوش مصنوعی در انجام پروژهها و نوشتن مقالات میتواند نجاتدهندهی دانشجویان باشد و بسیاری از گرههای ذهنیشان را باز کند و باعث خلاقیت بیشترشان شود، اما مشکل این است که استادها آنقدر مقالات کپی از هوش مصنوعی دیدهاند که دیگر بهسختی به دانشجوها اعتماد میکنند.
مدتی پیش یکی از استادان دانشگاه تجارت تگزاس، تمام دانشجویان کلاسش را بهدلیل استفاده از ChatGPT برای نوشتن مقالاتشان توبیخ کرد؛ اگرچه هیچ مدرکی برای ادعایش نداشت. او صرفاً یکی از مقالات را برای چتجیپیتی فرستاده بود و از آن پرسیده بود: «آیا تو این متن را نوشتی؟» و چتبات فلکزده پاسخ داده بود: «بله.» اما استاد نمیدانست که ChatGPT توانایی تشخیص سرقت ادبی را ندارد و دچار هذیانگویی میشود.
پس از این اتفاق، کاربران شبکه اجتماعی ردیت، نامهی توبیخ خود استاد مذکور را برای ChatGPT فرستادند و از آن پرسیدند که آیا نامه را او نوشته است یا نه؛ سپس چتبات OpenAI پاسخ داده بود: «بله، من این نامه را نوشتهام.»
این نمونه، مثالی عالی برای سردرگمی و توهم گاهوبیگاه هوش مصنوعی است و بهخوبی نشان میدهد که نمیتوان بیشازحد به آن اعتماد کرد.
جدال هالیوود با هوش مصنوعی
تواناییهای هوش مصنوعی همانقدر که برای عدهای هیجانانگیز است، عدهای دیگر را نگران میکند. از همان ابتدای توسعهی هوش مصنوعی، گزارشها خبر میدادند که اگر این توسعه کنترل نشود احتمالاً ۳۰۰ میلیون شغل انسانی از بین خواهد رفت.
همین نگرانیها بود که خشم نویسندگان هالیوودی را برانگیخت و تصمیم گرفتند تا هوش مصنوعی شغلشان را ندزدیده، دستبهکار شوند. انجمن نویسندگان آمریکا تقریباً بهمدت پنج ماه یعنی از ماه می تا سپتامبر اعتصاب کردند و تا زمانی که امتیازات قابل توجهی از استودیوها نگرفته بودند به این اعتصاب پایان ندادند.
اعتصاب نویسندگان به تصویب دو قانون منجر شد:
- از هوش مصنوعی برای نوشتن یا بازنویسی مطالب استفاده نشود
- هوش مصنوعی نباید با نوشتههای نویسندگان آموزش ببیند
هراس هنرمندان از آینده هوش مصنوعی؛ آیا چتباتها حریف سوپراستارها میشوند؟
اگرچه این پیروزی برای کارگران و صاحبان شغلهای حساس خوشایند بود، با توجه به توسعهی بیوقفه هوش مصنوعی احتمالاً این آخرین درگیری بین هوش مصنوعی و انسانها نخواهد بود. البته دغدغهی هوش مصنوعی تنها نویسندگان را در برنمیگیرد؛ بلکه سؤال کلی برای تمام جهان این است: «حالا که هوش مصنوعی میتواند آواز بخواند، بنویسد و بازیگری کند، آیا هیچ انسانی تبدیل به سلبریتی خواهد شد؟»
اخراج جنجالی سم آلتمن از OpenAI
پس از درخشش ChatGPT و انقلاب هوش مصنوعی در جهان، سم آلتمن، مدیرعامل شرکت نیز به چهرهی برجسته این حوزه تبدیل شد که با ایدههای جدیدش به چتبات OpenAI پر و بال میداد؛ اما ماه پیش هنگامی که او از شرکت متبوعش اخراج شد، به یکباره همهچیز بههم ریخت.
هیئتمدیره OpenAI سم آلتمن را به صادق نبودن متهم کرد و بهنظر میرسید که از تصمیمش بسیار راضی است، اما طولی نکشید که ورق برگشت. پس از اخراج سم آلتمن، عدهی زیادی از کارکنان این شرکت نامه استعفایشان را به هیئتمدیره تقدیم کردند و مایکروسافت از شرایط پیشآمده بهره برد و به سم آلتمن و دیگر کارکنان OpenAI، پیشنهاد کار داد.
در آن لحظات تمام دوستداران فناوری با نفس بندآمده درحالیکه یک علامت سؤال بزرگ در ذهنشان نقش بسته بود، وقایع سریع OpenAI را زیر نظر گرفته بودند. پس از اینکه همهچیز دستبهدست هم داد تا تمام زحمات OpenAI بر باد برود، هیئتمدیره از تصمیمش کوتاه آمد و سم آلتمن را به تیم برگرداند؛ اما آلتمن چرا اخراج شده بود؟ آیا او به پیشرفت خاصی دست یافته بود؟ آیا پروژه Q* به هوش فرا انسانی (AGI) نزدیک شده بود؟ یا اینکه تمام اینها صرفاً جنجال تبلیغاتی بود؟ احتمالاً هرگز حقیقت را نخواهیم فهمید.