در زبان انگلیسی از «This» برای توصیف اشیایی استفاده می‌شود که از نظر فیزیکی در فاصله‌ی نزدیک قرار دارند، و برای اشیایی که دورتر هستند «That» استفاده می‌شود. در زبان فارسی ما به‌جای This از «این» و برای That از معادل «آن» استفاده می‌کنیم. بااین‌حال، مشخص نبود که آیا جداسازی ضمایر بر اساس فاصله‌ها در تمامی زبان‌های مختلف و نامرتبط یکسان است یا خیر.

محققان برای انجام آزمایش صحبت‌کنندگان را در کنار میزی قرار دادند که یک سری اشیاء با رنگ‌ها و شکل‌های مختلف روی آن بود. برای هر زبان، اشیاء مورد استفاده در رنگ‌هایی ارائه شد که از نظر زبانی به وضوح متمایز می‌شدند و اطمینان حاصل شد که نام‌های این اشکال در زبان‌های جنسیتی مانند آلمانی همگی از یک جنسیت واحد باشد.

سپس اشیاء در فاصله‌های مختلف جابه‌جا شدند: در دسترس گویشور، دور از دسترس وی و در دسترس محقق مقابلش، یا دور از دسترس هر دو طرف. هر بار که شیء در مکان متفاوتی قرار می‌گرفت از گویشور درخواست می‌شد که شیء را به زبان خودش با استفاده از رنگ، اسم و ضمیر اشاره توصیف کند. به عنوان مثال، بگوید «این مثلث زرد». پس‌از گردآوری و تجزیه‌وتحلیل آماری داده‌ها، نتیجه واضح بود.

کاونتری توضیح داد که در تمام زبان‌های آزمایش، کلمه‌ای مانند «این» برای اشیاء در دسترس و کلمه‌ای مانند «آن» برای اشیاء دور از دسترس وجود دارد. ممکن است این تمایز منشأ تکاملی اولیه‌ی ضمایر اشاره به عنوان اشکال زبان‌شناسی را روشن کند.

زبان در طول زمان همواره در حال تغییر و تکامل است. این پرسش که آیا گویشوران زبان‌های مختلف راه‌های مختلفی برای برقراری ارتباط با موقعیت مکانی اشیاء مشترک دارند یا خیر و اینکه در طرز تفکر آن‌ها هر چیزی دقیقاً چه معنایی دارد، همیشه در میان زبان‌شناسان مورد بحث بوده است.

اما نویسندگان مطالعه توضیح می‌دهند که مطالعه‌ی فعلی اولین در نوع خود است و به‌طور اختصاصی تمایز میان ضمایر اشاره‌ی دور و نزدیک را تحلیل می‌کند. شاید این پژوهش جدید بتواند راهکاری برای حل بحث طولانی‌مدت یادشده به همراه داشته باشد.

یافته‌های مطالعه در نشریه Nature Human Behavior منتشر شده است.