“من بهترینم مردی در عروسی دوستم در تابستان امسال و من از سخنرانی می ترسم. من مطلقاً نمی دانم چه بگویم. آیا باید یک هوش مصنوعی بگیرم که به من کمک کند؟ یا این من را به بدترین فرد تبدیل می کند؟

-حرفی ندارم


گمشده عزیز،

مطمئناً شما تنها نیستید که متوجه می شوید برخی از کارهای سنگین خلاقانه یا احساسی را می توان با هوش مصنوعی نسبتاً بدون دردسر انجام داد. همان فکر بدون شک برای کاربر پرحرف Tinder که متوجه شد می تواند از Cyrano دیجیتال برای نوشتن خطوط آغازین خود در تاریخ آینده استفاده کند. یا مادر خسته ای که می فهمد شهرزاده ای خستگی ناپذیر در دست دارد که می تواند طوماری بی پایان از داستان های قبل از خواب برای فرزندانش بسازد. یا به پسری که بیش از حد کار کرده است، متوجه می شود که می تواند در چند ثانیه یک شعر شخصی برای جشن بازنشستگی پدرش بسازد.

بیان خلاقانه احساساتمان به دیگران زمان‌بر، جبران‌ناپذیر و از نظر احساسی سنگین است – یعنی حداقل پیامی است که در برخی از بازاریابی الگوهای زبانی بزرگ وجود دارد. برای مثال، زمانی که مایکروسافت محصولات هوش مصنوعی خود را در ماه مارس معرفی کرد، تصور می‌کرد که مادری از این نرم‌افزار برای تولید سخنرانی برای فارغ‌التحصیلی دخترش از دبیرستان استفاده می‌کند.

راه‌های زیادی وجود دارد که می‌توانید از LLM برای ایجاد یک نان تست هیجان‌انگیز استفاده کنید، از کم مزاحم‌ترین راه‌ها (پرسیدن از ChatGPT برای نکات نوشتن یا یک راه حل سریع) تا کاربردی‌تر (تولید پیش‌نویس گفتاری که می‌توانید سپس آن را سفارشی کنید). سایت‌های جدیدی مانند ToastWiz ابزارهایی را در بالای GPT-4 ساخته‌اند که به شما امکان می‌دهد «داستان‌ها و احساسات خود» را وصل کنید و سه خروجی منحصربه‌فرد را با قیمت 30 دلار تولید کنید. در همین حال، اپلیکیشن‌های برنامه‌ریزی عروسی مانند Joy هوش مصنوعی را در خود جای داده‌اند که قول می‌دهد به کاربران در «سخت‌ترین کلمات عروسی» کمک کند. این ویژگی می تواند نان تست یا حتی نذری را به سبک شکسپیر یا مولانا تولید کند و هدف آن کمک به کاربران است که «احساسات خود را به روش های سرگرم کننده و خلاقانه روی کاغذ بیاورند».

اینها اولین محصولات تجاری نیستند که قول می دهند کار سخت بیان انسان را برون سپاری کنند – یا چیزی که به طور فزاینده ای “کار احساسی” نامیده می شود. مدت ها قبل از رونق اخیر هوش مصنوعی، مردم برای نوشتن سخنرانی عروسی به ارواح نویسان روی آوردند. (“زمزمه نان تست”، به عنوان را نیویورک تایمز در سال 2015 جشن گرفته شد، خدماتی زیر میز بود که بسیاری از مشتریان خجالت می‌کشیدند اعتراف کنند که برای آن پول پرداخت می‌کنند.) و من حدس می‌زنم که شما نیز مانند بسیاری از مردم، سال‌هاست که کارت‌های تبریک می‌فرستید که از کلمات یک نویسنده حرفه ای، برای فرمول بندی افکار و احساسات خود. این رویه البته خالی از جنجال و انتقاد نبود. اولین شعار هالمارک، که در سال 1944 معرفی شد، این بود: «وقتی به اندازه کافی برای ارسال بهترین ها اهمیت می‌دهی»، یک تدبیر زبانی که رایج‌ترین انتقادات را در مورد کارت‌های تبریک تجاری معکوس کرد – که تکیه بر سخنان حرفه‌ای‌ها در واقع ثابت می‌کند که شما این کار را انجام داده‌اید. آنقدر اهمیت نده که از دلت حرف بزنی

چنین محصولاتی مدت‌هاست که به چیزی نزدیک شده‌اند که آرلی راسل هوشچیلد جامعه‌شناس آن را «مرز کالا» می‌نامد – آستانه فعالیت‌هایی که ما آن را «بیش از حد شخصی برای پرداخت هزینه» می‌دانیم. این محیطی است که حتی زمانی وجود دارد که محصولاتی که شامل می‌شویم (در حال حاضر) رایگان هستند، و ظهور فناوری‌های جدید مستلزم مذاکره مجدد دائمی آن است. در مورد هوش مصنوعی، پیشرفت هایی در این مرز هنوز مه آلود وجود دارد. زمانی که دانشگاه وندربیلت از ChatGPT برای ایجاد ایمیلی برای تسلیت به قربانیان تیراندازی گسترده میشیگان استفاده کرد، مدرسه به دلیل استفاده از ابزارهای خودکار برای حرکتی مورد انتقاد قرار گرفت که، همانطور که یکی از دانش‌آموزان بیان کرد، «همدلی واقعی و انسانی، نه یک ربات» مورد انتقاد قرار گرفت. “

به نظر می رسد نوشتن سخنرانی عروسی به تعهد عاطفی مشابهی نیاز دارد. اما ممکن است دلیل داشته باشید که قصد و انتخاب – «این فکر است!» – چیزی است که در این مواقع اهمیت دارد. به هر حال، این شما هستید که مواد اولیه، هرچند خام، احساسی را برای تولید محصول نهایی در اختیار مدل قرار می دهید. در مکالمات مربوط به متن تولید شده توسط هوش مصنوعی، اغلب به عنوان اعلان گفته می شود آرم هادم معنوی اصالت انسانی که خروجی مصنوعی (که به عنوان «صحبت کردن» بسیار مکانیکی نادیده گرفته می شود) را با زندگی و معنا زنده می کند. همانطور که کامپیوتر برای استیو جابز یک “دوچرخه برای ذهن” بود، ابزارهای تولید زبان را نیز می توان وسیله نقلیه ای دانست که روح احساسات ما را از مبدأ به مقصد مورد نظر منتقل می کند.

اما مطمئن نیستم که تفکیک قصد از بیان، یا احساسات از رفتار به این راحتی باشد. برخی از آزمایش‌های روان‌شناختی نشان می‌دهند که گفتار و اعمال ما به ما اجازه می‌دهد احساسات را احساس کنیم، نه برعکس – مانند مثال معروفی که چگونه مجبور کردن خود به لبخند زدن می‌تواند باعث ایجاد احساس شادی شود. این امکان وجود دارد که بیان، از جمله بیان زبانی، فقط یک تفکر بعدی در زندگی عاطفی ما نباشد، بلکه کل معنا باشد. اگر این درست باشد، تصمیم برون سپاری نوشتن سخنرانی شما ممکن است به نوعی آتروفی عاطفی، از دست دادن تدریجی توانایی زندگی واقعی در حالات درونی شما کمک کند – یا آنها را تعدیل کند. یک پادکست اخیراً به خود می بالد که یکی از دوستانش که با مدیریت خشم دست و پنجه نرم می کند، هنگام تعامل با افرادی که خلق و خوی او را تحریک می کنند، از “فیلترهای لحن” هوش مصنوعی استفاده می کند، به ChatGPT فحاشی می کند و از مدل می خواهد که آنها را “به شیوه ای زیباتر” بازنویسی کند.