عصر شبکه های اجتماعی در اینترنت رو به پایان است و ما در حال حاضر نشانه هایی از وقوع آن را می بینیم. توییتر در یک مارپیچ نزولی قرار دارد و به نظر می رسد در چند سال گذشته روند نزولی داشته است. به خصوص از زمانی که ایلان ماسک این شبکه اجتماعی را در پاییز گذشته خریداری کرد، اوضاع بدتر شده است.

reddit همچنین با روش های مشابه خود تخریب می شود. به عنوان مثال، ارائه اخبار در برنامه های این شبکه اجتماعی به حالت تعلیق درآمده و اعضایی که سعی در راهنمایی سایر کاربران و ایجاد انجمن های Reddit دارند، بررسی می شوند. همچنین توسعه دهندگان و کاربران خود را بیگانه کرده است و امیدوار است بتواند عقب بنشیند و مشکلات را نادیده بگیرد تا اعتراضات علیه این شرکت خاموش شود (شاید Reddit آخرین شبکه اجتماعی باشد، اما نه، اینطور نیست!). از سوی دیگر، به نظر می رسد شبکه ای مانند تیک توک همچنان در حال پیشرفت است. اما اینطور نیست و ممنوعیت استفاده از آن در کشورهای مختلف رو به افزایش است. اینستاگرام بیشتر به یک پلتفرم سرگرمی تبدیل شده است و کاربران فیس بوک مدت هاست به سمت استفاده از اینستاگرام رفته اند.

این قابل بحث است. به گفته یکی از نویسندگان سایت Verge، این تنها پایان طبیعی یک پخش خاص در اینترنت است. ما دو سال گذشته را صرف این سوال کرده‌ایم که چه می‌شد اگر بتوانیم همه روی کره زمین را در یک اتاق جمع کنیم و صحبت کنیم؟ در حال ورود به عصر جدیدی از اینترنت هستیم. شاید این راه بهتر باشد؛ اما روش ارتباط در این عصر جدید کاملا تغییر کرده و سرعت اتفاقات در این مرحله افزایش یافته و فضایی برای حضور همه در اینترنت فراهم شده است. ما تمام این سال ها را فقط در اینترنت سپری می کنیم و این روند هنوز ادامه دارد.

چرا شبکه های اجتماعی در حال حاضر خوب کار نمی کنند؟

چرا اکنون شاهد چنین اتفاقاتی هستیم؟ دلایل زیادی وجود دارد؛ البته حداقل برخی از آنها تا حدودی قابل دفاع هستند. اقتصاد دنیای فناوری وضعیت خوبی ندارد و اکنون پس از گذشت بیش از یک دهه که نرخ بهره پایین است و دسترسی به پول تقریبا نامحدود و تقریباً بی دردسر و به اصطلاح رایگان کاهش یافته است، جذابیت سرمایه شرکت ها از همیشه کمتر شده و سخت تر می شود.

سرمایه گذارانی که به تامین منابع مالی مورد نیاز شرکت ها کمک می کنند، انتظار بازگشت سرمایه را نیز دارند. بنابراین، شرکت های سرمایه گذار باید رویکرد خود را از رویکرد «رشد به هر قیمتی» به رویکرد «سود» تغییر دهند. معدود شرکت‌های رسانه‌های اجتماعی که موفق به کسب درآمد شده‌اند به دنبال اتخاذ روش‌های جدید و حرکت در مسیری هستند که به نظر می‌رسد در نهایت به نتایج فصلی منجر شود.

رشد فناوری هوش مصنوعی نیز به تدریج دوران قبلی وب را از بین برده و پایه های آغاز عصر جدید را پی ریزی کرده است. مدل‌های زبان بزرگ شرکت‌هایی مانند OpenAI و Google بر اساس داده‌های جمع‌آوری‌شده از وب باز هستند. این رویداد بزرگ به دنبال دسترسی سریع و آسان به محتوا از عموم مردم بود و استفاده از هک رشد (تکنیکی برای افزایش نرخ رشد با استفاده از تفکر تحلیلی و اندازه‌گیری‌های اجتماعی برای ارائه محصولات و خدمات) و خودکشی سرمایه‌داری را متوقف کرد.

شرکت های شبکه های اجتماعی فقط از یک رویه ثابت پیروی می کنند. زیرا به جای استفاده از اطلاعات شخصی و دور انداختن آن، چنین اطلاعاتی را به فروشندگان هوش مصنوعی می فروشند. دلیل بسیاری از مشکلات ردیت، صحبت های استیو هافمن، مدیرعامل این شرکت است که می گوید کارمندان شرکت متوجه شدند که ردیت پر از اطلاعات خوب است و نباید این اطلاعات ارزشمند را به صورت رایگان در اختیار شرکت های بزرگ قرار دهیم. مدتی پیش ایلان ماسک برای مقابله با داده کاوی بیش از حد و دستکاری سیستم و تعیین محدودیت برای مشاهده تعداد بازدید در این شبکه اجتماعی، لاگین جدید توییتر را معرفی کرد.

علاوه بر این، شبکه های اجتماعی در سه حوزه مهم در حال تغییر هستند. اول، آنها از عمومی به خصوصی می روند. دوم، آنها از رویکرد “رشد و مشارکت” که به طور گسترده با ایجاد محصولات جدیدی که مردم دوست دارند، به رویکرد “درآمد به هر قیمتی” مرتبط است، حرکت می کنند. سوم، آنها تبدیل به یک تجارت سرگرم کننده می شوند. کم کم مشخص می شود که از حوزه ارتباط بین مردم نمی توان پولی به دست آورد. اما فرصتی برای قرار دادن تبلیغات بین ویدیوهایی وجود دارد که کاربران به صورت عمودی پیمایش می کنند و بسیاری از مردم آن تبلیغات را تماشا می کنند. بنابراین عصر «شبکه های اجتماعی» کم کم جای خود را به عصر «رسانه های تفسیری» می دهد و حالا همه چیز یا بستری برای سرگرمی است یا برای پرداخت. گاهی اوقات پلتفرم ها برای هر دو هدف طراحی می شوند که عجیب است.

وقتی صحبت از نحوه ارتباط افراد با یکدیگر می شود، منشأ اتفاقاتی که در آینده برای گروه های چت یا انجمن ها و پیام رسان های خصوصی رخ می دهد به زمانی برمی گردد که ما بیشتر فقط با افرادی که می شناختیم صحبت می کردیم. شاید ارتباط با این روش بهتر و کمتر مزاحم باشد. شاید استفاده از فیدها و الگوریتم‌ها و سرمایه‌گذاری در میدان جهانی شهر (گفت‌وگوی جهانی در سراسر مرزهای جغرافیایی و فرهنگی) ایده‌های بدی بود. امروزه برخی از افراد به دنبال مکانی هستند که بتوانند مثلاً اخبار ورزشی روزانه را بخوانند و از برنامه های جدید و جالب هوش مصنوعی مطلع شوند و همچنین با دوستان و همکاران خود و حتی افراد مشهور چت کنند. در گذشته پلتفرم های متعددی وجود داشت که همه این قابلیت ها را با هم داشتند. اما امروزه چنین پلتفرمی وجود ندارد.

آینده شبکه های اجتماعی چگونه خواهد بود؟

بسیاری از مردم مشتاقند بدانند که آینده شبکه های اجتماعی چگونه خواهد بود. می توان گفت در اینترنت جایی باقی نمانده که رضایت بخش، سالم و ارزش ماندن را داشته باشد. نه تنها دیگر فضای محبوب قابل توجهی در وب وجود ندارد، بلکه اعتقاد بر این است که کاربران به دنبال خانه جدیدی در اینترنت هستند، جایی که طراحی جلوه های شبکه دشوار نیست. هیچ پلتفرمی با این ویژگی ها هنوز وجود ندارد. چنین فضایی نه پلتفرمی مانند LinkedIn یا Tumblr است و نه استارت‌آپ‌هایی مانند Post یا Vero یا Spoutable یا Hive Social. قطعا این پلتفرم هم خانه باشگاه یا بریل (برئال) نیست و همانطور که گفتیم اصلا وجود ندارد!

دیدگاهی خوش بینانه از برنامه هایی مانند Mastodon یا Blue Sky در دراز مدت وجود دارد. زیرا ایجاد شبکه اجتماعی قطعا امکان پذیر است. شبکه اجتماعی در واقع یک دنیای غیرمتمرکز مبتنی بر ActivityPub یا سایر پروتکل‌های باز است که به افراد اجازه می‌دهد بدون نیاز به استفاده از هیچ یک از پلتفرم‌های شبکه اجتماعی ارتباط برقرار کنند. چنین ابزارهایی می توانند ترکیب مناسبی از نگرش “همه اینجا هستند” و “شما هنوز کنترل دارید” باشد.

سرورهای فدرال متصل به هم، معروف به Fediverse که برای شبکه های اجتماعی استفاده می شوند هنوز کاملا آماده نیستند. رشدی که Mastadon به لطف خروج تعداد زیادی از کاربران توییتر به دست آورده است ممکن است به سختی ورود به شبکه اجتماعی و مهمتر از آن سخت بودن یافتن افراد و ویژگی های مورد نظر کاربران در زمانی که در این پلتفرم هستند بستگی داشته باشد. افزایش یا کاهش.

Lemmy، یک نرم افزار رایگان و منبع باز برای اجرای تالارهای گفتگوی مستقل و جمع آوری اخبار اجتماعی که می تواند جایگزین Reddit شود، از سال 2017 در حال اجرا است. اما از نظر کارکردهای مختلف همچنان نقاط ضعف زیادی دارد. این پلتفرم هنوز برای هجوم کاربران خشمگین Reddit آماده نیست. این همچنین در مورد پلت فرم Kbin صدق می کند. زیرا از یک طرف هنوز اپلیکیشن موبایلی وجود ندارد و از طرف دیگر به کاربران خود هشدار می دهد که نسخه ای که استفاده می کنند کاملا آزمایشی است و اصلاً پایدار نیست.

آیا امیدی به بقای شبکه های اجتماعی وجود دارد؟

Flipboard، Mozilla و Tumblr در حال حاضر روی پلتفرم های جدید کار می کنند. اما تاکنون دستاورد قابل توجهی برای ارائه و نمایندگی به دست نیاورده اند. شبکه اجتماعی توییتر که چند روزی است راه اندازی شده است، احتمالا در مدت زمان کوتاهی به بزرگترین و قوی ترین بازیگر در عرصه شبکه های اجتماعی تبدیل خواهد شد. اما هنوز در مورد علاقه بلندمدت متا به ایجاد یک پلتفرم اجتماعی بهتر مطمئن نیستیم.

اما اگر این برنامه ها آنطور که انتظار می رود کار نکنند چه؟ این ممکن است دلیل خوبی برای متقاعد شدن برای ساخت برنامه هایی مانند WhatsApp و Signal باشد. زیرا چنین برنامه هایی حداقل حریم خصوصی کاربر را حفظ می کنند. با گذشت زمان، واتس اپ ویژگی های اجتماعی بیشتری را به پلتفرم خود اضافه کرد. مخصوصا کانال ها ایجاد کانال یک راه عالی برای تولیدکنندگان محصول و برندها برای برقراری ارتباط همزمان با تعداد زیادی از دنبال کنندگان است.

تلگرام نیز تلاش زیادی برای ایجاد امکانات در این زمینه می کند. از جمله این تلاش ها می توان به ایجاد اکانت پریمیوم اشاره کرد که کاربران می توانند به مزیت هایی از جمله امکان آپلود فایل های بزرگتر، سرعت دانلود بالاتر و استیکرهای اختصاصی اشاره کنند. هنوز چندین برنامه چت برای چت با یک یا چند نفر وجود دارد.

در حال حاضر Discord (یک اپلیکیشن گفتگوی اینترنتی) یکی از ابزارهایی است که به خوبی برای رفع نیازهای اجتماعی طراحی شده است و قطعا بهترین جایگزین برای Reddit محسوب می شود. این پلتفرم را می توان ترکیبی هوشمند از اپلیکیشن چت و ابزار توزیع محتوا دانست که فضایی را فراهم کرده است که تعداد زیادی از افراد همفکر بتوانند در آن جمع شوند و با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. اما اگر کاربر Discord هستید، آیا تا به حال با هزاران کاربر دیگر به طور همزمان در آن بوده اید؟ اگر این اتفاق بیفتد، شبکه اجتماعی به هرج و مرج محض تبدیل می شود و در چنین شرایطی یا باید زندگی خود را صرف دیسکورد کنید یا برای از دست دادن همه چیز آماده شوید. ابزارهای Discord برای سفارشی‌سازی برخی بخش‌ها و مشاهده محتوا نامرتب هستند و بسیاری از کاربران همچنان از تغییر نام کاربری خود در این پلتفرم عصبانی هستند.

در عصر شبکه های اجتماعی با وجود همه هرج و مرج هایی که به وجود آمد، همه مردم در یک فضا گرد هم آمدند و از این نظر واقعاً شاهد عملکرد بسیار خوب شبکه های اجتماعی بودیم. به لطف وجود شبکه های اجتماعی، دیگر نیازی به ایجاد سرور خاصی برای برقراری ارتباط نداریم.

برای ارتباط با سایر کاربران کافی است در شبکه های اجتماعی عضو شوید و رمز عبور را مشخص کنید و وارد شبکه اجتماعی شوید. در ابتدا، چون همه در شبکه های اجتماعی با هم بودند، بدیهی بود که به راحتی می توانید افراد یا محتوای مورد علاقه خود را پیدا کنید. علاوه بر این، این پلتفرم‌ها می‌توانند در طول زمان اطلاعاتی درباره شما بیاموزند و قبل از جستجوی یک فرد یا محتوای خاص، آن‌ها را به شما نشان دهند.

دانلودها نیز در این شبکه های اجتماعی بسیار بالا بود. ریتوییت ها و توییت های نقل قول شده نه تنها محتوای خوب را در فضای مجازی منتشر کردند، بلکه باعث آزار تعداد زیادی از کاربران توییتر نیز شدند! اطلاعات متا در مورد کاربران آنها باعث جذابیت بیشتر صفحات تحقیقاتی آنها شده و تبلیغ کنندگان به اطلاعات شخصی کاربران دسترسی دارند. این در حالی است که شبکه های اجتماعی علاوه بر مزایایی که دارد، معایبی نیز دارد که نمی توان بر آن ها فائق آمد و حتی می توان گفت که معایب این پلتفرم ها بیشتر از مزیت های آن هاست. اما حداقل می توان عملکرد این شبکه ها را بهبود بخشید.

شاید همگی باید ایرادات و کاستی های شبکه های اجتماعی را بدون چون و چرا بپذیریم. اما قبل از پایان کامل دوران شبکه های اجتماعی و قبل از اینکه توییتر و ردیت به سرنوشت تلخ MySpace و Friendfeed دچار شوند و شکست بخورند و در نهایت از رقابت خارج شوند، باید از خدمات آنها استفاده کرد. شاید روزی کسانی که در شبکه های اجتماعی با آنها بودیم دلشان برای ما تنگ شود و معلوم نیست دوباره آنها را پیدا کنیم یا نه.