دب اصغر پنجاه‌و‌ششمین صورت فلکی آسمان است و در آسمان شمالی مساحتی برابر با ۲۵۶ درجه مربع را اشغال می‌کند. این صورت فلکی در چارک سوم نیم‌کره شمالی (NQ3) قرار دارد و در عرض‌های جغرافیایی بین +۹۰ تا -۱۰ درجه مشاهده می‌شود. صورت‌های فلکی زرافه، قیفاووس و اژدها در همسایگی دب اصغر قرار دارند.

اگر بخواهیم از تهران موقعیت مکانی دقیق دب اصغر را مشاهده کنیم، این صورت فلکی در عرض جغرافیایی ۳۵٫۶۹°N و طول جغرافیایی ۵۱٫۴۲°E قرار دارد.

حقایق جالب و افسانه‌ های دب اصغر

  • در نجوم اینوئیت، سه ستاره‌ی درخشان قطبی، کوکب و فرقد به نام نوتوئیتوت (Nuutuittut) شناخته می‌شدند، یعنی هیچ‌وقت حرکت نمی‌کنند. اگرچه این اصطلاح به صورت مفرد بیشتر برای اشاره به ستاره‌ی قطبی استفاده می‌شود.
  • در نجوم چینی، ستارگان اصلی دب اصغر به دو ستاره‌ی گوچِن (آرایه منحنی) و بیجی (قطب شمال) تقسیم می‌شوند.
  • مخفف سه‌حرفی این صورت فلکی، در سال ۱۹۲۲ توسط اتحادیه بین‌المللی اخترشناسی «UMi» نامیده شد.
  • دب اصغر پیش‌از آنکه با این نام معروف بشود، به عنوان دم سگ یا سینوسورا شناخته می‌شد.
  • دب اصغر در غرب با صورت فلکی زرافه و اژدها و در شرق با قیفاووس هم مرز است.
  • دب اصغر در واقع یک صورت‌واره‌ی فلکی یا آستِریسم از خانواده‌ی صورت‌ فلکی دب اکبر است، اما به اصطلاح صورت فلکی خوانده می‌شود.

بیشتر بخوانید

دب اصغر در افسانه‌ها و اساطیر

یکی از باورهای رایج این است که دب اصغر توسط تالس، فیلسوف و منجم یونانی از مکتب مَلَطی که بین سال‌های ۶۲۵ تا ۵۴۵ پیش‌از میلاد می‌زیست، کشف شد؛ اما ممکن است تالس صرفاً این صورت فلکی را به یونانیان معرفی کرده باشد. تالس فنیقی‌تبار بود و فنیقی‌ها اغلب از دب اصغر برای جهت‌یابی استفاده می‌کردند، زیرا این صورت فلکی در نزدیکی قطب شمال قرار دارد و همواره راهنمای خوبی برای هدایت به سمت شمال بوده است. به همین دلیل، یونانیان باستان این صورت فلکی را «فنیقی» می‌نامیدند.

در دو افسانه‌ی یونانی، دب اصغر نماد یک پری به نام ایدا و آرکاس پسر زئوس است

در اساطیر یونانی دب اصغر با دو اسطوره‌ی معروف در پیوند است. اسطوره‌ی اول، افسانه‌ی دو پری به نام‌های ایدا و آدرستیا است. دب اصغر نشان‌دهنده‌ی ایدا است، این پری در جزیره‌ی کرت از زئوس کودک (پادشاه ایزدها و فرمانروای کوه المپ) مراقبت می‌کرد. پری دیگر آدراستیا بود که با صورت فلکی خرس بزرگ‌تر یا دب اکبر نمایش داده می‌شود.

الهه رئا، مادر زئوس، پس‌از تولد زئوس او را در جزیره‌ی کرت پنهان کرد تا او را از کشته‌شدن توسط پدرش کرونوس که به دلیل اعتقاد به یک پیشگویی قدیمی از سرنگونی توسط فرزندانش می‌ترسید، محافظت کند. کرونوس پنج تن از فرزندانش را پس‌از تولد بلعید، اما رئا او را فریب داد تا پس‌از تولد زئوس به جای او سنگی را ببلعد. در نهایت، پیشگویی قدیمی توسط زئوس به حقیقت پیوست و او با سرنگون‌کردن پدرش، برادرانش پوزئیدون و هادس و خواهران هرا، هستیا و دمتر را آزاد کرد و فرمانروای ایزدهای المپ شد.

اسطوره‌ی دوم، افسانه‌ی آرکاس پسر زئوس و یک پری به نام کالیستو است. در این افسانه دب اصغر نشان‌دهنده‌ی آرکاس است. کالیستو در محضر الهه آرتمیس (ایزدبانوی شکار) سوگند پاکدامنی و عفت یاد کرده بود، اما بعدها نتوانست در مقابل زئوس مقاومت کند و در نهایت، زئوس و کالیستو صاحب فرزندی به نام آرکاس شدند. وقتی که هرا (ایزدبانوی قدرت زنانه و ازدواج) همسر زئوس متوجه این داستان شد، کالیستو را به خرس تبدیل کرد. کالیستو ۱۵ سال بعدی را به سرگردانی در جنگل‌ها و فرار از شکارچیان گذراند.

پس‌از گذشت سال‌ها، کالیستو با پسرش آرکاس روبه‌رو شد. آرکاس از این خرس بزرگ ترسید و به رویش نیزه کشید، اما زئوس با سرعت وارد عمل شد تا از فاجعه جلوگیری کند. زئوس با ایجاد یک گردباد عظیم، کالیستو و آرکاس را به آسمان فرستاد. در آسمان کالیستو به دب اکبر و آرکاس به دب اصغر تبدیل شد. در نسخه‌ی دیگری از این افسانه، آرتمیس بود که کالیستو را به جرم شکستن سوگند پاکدامنی به خرس تبدیل کرد.

در اسطوره‌های قدیمی‌تر یونانی، گفته می‌شود که هفت ستاره‌ی تشکیل‌دهنده‌ی دب اصغر نمایانگر هسپریدها هستند. هسپریدها، هفت دختر هسپروس و پری‌هایی بودند که در اسطوره‌شناسی یونانی «دختران شب» یا «الهه‌های شب» نامیده می‌شدند. هسپریدها پری‌های مسئول حفاظت از باغ سیب‌های طلایی هرا بودند. این باغ در کوه اطلس، یکی‌از کوه‌های آرکادی قرار داشت و پس‌از پذیرفتن خواستگاری زئوس، از طرف گایا به هرا اهدا شده بود.