OCPD چیست؟ اختلال شخصیت وسواسی جبری را بشناسید

علاوه بر درمان های تخصصی، اقدامات متعددی وجود دارد که می تواند به افراد کمک کند تا جنبه های منفی OCPD را محدود کنند. اگر شما یا یکی از نزدیکانتان از این اختلال رنج می برید، بد نیست تصمیمات زیر را بگیرید:

افراد مبتلا به OCPD اغلب احساس می کنند که وظایف زیادی در اختیار دارند و باید این وظایف را به بهترین شکل ممکن انجام دهند. همراه با این احساس، ترس فلج کننده از شکست نیز باعث می شود تا آنجا که ممکن است کار خود را به تعویق بیندازند. در نتیجه این افراد استرس زیادی را در زندگی خود تجربه می کنند.

تکنیک های آرامش بخشی از جمله اقدامات مفیدی است که به این بیماران کمک می کند تا با استرس کنار بیایند و خلق و خوی خود را بهبود بخشند و در عین حال این واقعیت را بپذیرند که برخی شرایط خارج از کنترل آنها است.

یکی از مفیدترین تکنیک هایی که در این زمینه می توان به آن اشاره کرد روش تنفس آگاهانه است. در این تکنیک از دم و بازدم عمیق برای کاهش استرس و تنش روانی استفاده می شود. تمرکز بر تنفس باعث می شود افراد کمتر به مسائل دیگر توجه کنند و در نتیجه استرس کمتری را تجربه کنند.

راه دیگر مقابله با استرس ورزش منظم است. فعالیت بدنی منجر به ترشح هورمون های اندورفین در بدن می شود و به همین دلیل افراد احساسات خوبی را تجربه می کنند. فعالیت هایی مانند یوگا به ترشح بیشتر این هورمون در بدن و کاهش استرس افراد کمک می کند.

استراحت و خواب کافی تکنیک دیگری است که به کاهش استرس در افراد مبتلا به OCD کمک می کند. البته این روش علاوه بر مدیریت استرس، به دنبال ارتقای توان کاری افراد نیز می باشد.

یکی دیگر از تکنیک های بسیار موثر مدیریت استرس برای افراد مبتلا به OCPD، تغذیه سالم است. داشتن عادات غذایی ناسالم منجر به افزایش استرس در این افراد می شود و به همین دلیل برنامه ریزی یک رژیم غذایی سالم باید به یکی از اولویت های برنامه ریزی این افراد تبدیل شود.

افراد مبتلا به OCPD انتظارات زیادی از خود دارند و یکی از بارزترین خصوصیات آنها اغراق در کاستی های خود یا دیگران است. شفقت به خود با پذیرش اینکه همه افراد در زندگی خود با محدودیت هایی روبرو هستند آغاز می شود. دلسوزی نسبت به خود به این معناست که افراد بپذیرند که حتی اگر در زندگی بسیار تلاش می کنند، گاهی اوقات ممکن است شکست بخورند.

شفقت به خود به افراد کمک می کند که شکست های زندگی را فرصتی برای رشد و یادگیری ببینند و خود را به خاطر اشتباهاتی که مرتکب می شوند ببخشند.

یکی از گام‌های مؤثر برای شفقت به خود، توجه به مکالماتی است که مردم با خود دارند. خودگویی های منفی مانند: من به اندازه کافی خوب نیستم یا من یک احمق هستم، صحبت هایی است که منجر به افسردگی می شود و درک واقعیت را مخدوش می کند. توجه به خودگویی منفی و تلاش برای جایگزینی آن با عبارات مثبت یکی از اقدامات موثری است که به افراد مبتلا به OCPD کمک می کند زندگی ساده تر و زیباتری داشته باشند.

افراد مبتلا به OCD باید از خودگویی برای تشویق خود استفاده کنند. نه تخریب این افراد باید طوری با خودشان صحبت کنند که انگار قرار است دل یکی از عزیزانشان را تسلی دهند و تقویت کنند.

در سال 2015، مطالعه ای انجام شد که عملکرد عاطفی را در افراد مبتلا به OCPD بررسی کرد. این مطالعه نشان داد که اختلال شخصیت وسواس فکری با سطوح بالایی از احساسات منفی مانند ناامیدی و دشواری در شناسایی و پذیرش احساسات مرتبط است. بنابراین، برای افراد مبتلا به OCPD کاملا طبیعی است که سعی کنند احساسات خود را پنهان کنند. این افراد ممکن است حتی در بیان احساسات خود احساس ناراحتی کنند.

با گذشت زمان، سرکوب احساسات منجر به مشکلاتی مانند افسردگی و طغیان خشم می شود. بنابراین، مدیریت احساسات برای مبتلایان به OCPD بسیار مهم است. یکی از راهبردهای موثر در این زمینه، شناسایی احساسات مختلف و اجتناب از انکار یا سرکوب آن احساسات است. یادگیری علائم فیزیکی احساسات مختلف اولین قدمی است که افراد می توانند در این راه بردارند. به عنوان مثال، افراد ممکن است یاد بگیرند که هنگام عصبانیت فک آنها سفت می شود.

قدم بعدی در مدیریت احساسات، پذیرش آنهاست. افراد مبتلا به OCPD باید بیاموزند که همه افراد طیف وسیعی از احساسات مختلف را تجربه می کنند و داشتن احساساتی مانند خشم یا غم از آنها به فردی ضعیف تبدیل نمی شود.

استراتژی بسیار مفید دیگری که به مبتلایان به OCPD در زمینه مدیریت احساسات کمک می کند، تلاش برای شناسایی و حل مشکلات است. گاهی اوقات دلایل بسیار ساده ای برای احساسات منفی وجود دارد که افراد با شناسایی آنها می توانند برای رفع این مشکلات گام بردارند و احساسات ناخوشایند خود را مدیریت کنند.

آخرین استراتژی عملی مدیریت هیجان، ارزیابی مجدد موقعیت است. این به افراد کمک می کند تا دید واقع بینانه تری نسبت به موقعیت خود داشته باشند و موقعیت های ناخوشایند را به عنوان فاجعه بزرگ نبینند. به عنوان مثال، می توان وضعیتی را نشان داد که در آن فرد از برنامه روزانه خود عقب می ماند و مجبور است ورزش منظم خود را به تعویق بیندازد. در چنین شرایطی باید بتوان موقعیت خود را به درستی درک کرد و وضعیت را به عنوان یک فاجعه بزرگ قضاوت نکرد.

مبتلایان به OCPD باید بپذیرند که به تنهایی قادر به حل مشکلات خود نیستند و باید از دیگران کمک بگیرند. اطرافیان این افراد باید آنها را تشویق کنند تا از متخصصان یا حتی افرادی که دارای اختلالات مشابه هستند کمک بگیرند. صحبت با افراد مبتلا به OCPD به آنها کمک می کند تا مشکلات خود را بپذیرند و برای حل آنها گام بردارند.

راه حل های خودیاری که در بالا ذکر شد به تنهایی قادر به درمان مشکلات افراد مبتلا به OCPD نیستند و این بیماران نیز نیاز به درمان حرفه ای دارند. روان درمانی یا درمانی یکی از موثرترین روش هایی است که به درمان مشکلات بیماران مبتلا به OCPD کمک می کند.

یکی از رویکردهای مورد استفاده در این زمینه، درمان شناختی رفتاری (CBT) است. در این رویکرد، روان‌درمانگر توجه فرد را به این موضوع معطوف می‌کند که چگونه باورهای قوی، خطرات جدی برای سلامت روان او ایجاد می‌کنند. این به افراد کمک می کند تا باورهای خود را دوباره بررسی کنند و کمتر به خودشان سخت بگیرند.

روش دیگری که برای درمان افراد مبتلا به OCPD استفاده می شود، «روان درمانی تحلیلی» نام دارد. این رویکرد به افراد کمک می کند تا موقعیت های فعلی را با تجربیات گذشته خود مرتبط کنند. در طول این درمان، فرد ممکن است به این نتیجه برسد که نیاز او به کنترل و انضباط شدید ریشه در تجربیات دوران کودکی او دارد.

سایر روش های روان درمانی مورد استفاده برای کمک به افراد مبتلا به OCPD شامل تکنیک های زیر است:

• رفتار درمانی دیالکتیکی (DBT) که به تسکین احساسات افراد کمک می کند.

• نیدوتراپی که بر ایجاد تغییرات در محیط برای بهبود سلامت روان افراد تاکید دارد.

همراه با روان درمانی، از درمان دارویی نیز برای بهبود وضعیت افراد مبتلا به OCD استفاده می شود. با این حال، باید در نظر داشته باشید که هیچ دارویی برای درمان تمام جنبه های منفی OCPD وجود ندارد و پزشکان از داروهای مختلفی برای درمان جنبه های خاصی از این اختلال استفاده می کنند.

هیچ راهی برای پیشگیری از OCD وجود ندارد. اما همانطور که در این مقاله اشاره کردیم راه های زیادی برای بهبود این بیماری وجود دارد. استفاده از این روش ها به افراد مبتلا به این اختلال و اطرافیانشان کمک می کند مشکلات کمتری در زندگی داشته باشند و روزهای شادتری داشته باشند.