تد کاچینسکی مستقیماً از کالج به تحصیلات تکمیلی در میشیگان رفت. استادان تد با کشف مقالات منتشر شده او در مجلات معتبر بدون هشدار از کار جدید او مطلع می شدند. جوئل شاپیرویکی از دانشجویان بعداً به نیویورک تایمز گفت: «مثل این بود که او می‌توانست شعر بنویسد در حالی که بقیه در تلاش برای یادگیری دستور زبان بودیم.

تد کاچینسکی در سال 1967 وارد برکلی شد. او در مورد کتاب درسی سخنرانی کرد و به سوالات پاسخ نداد. با این حال، او به انتشار آثار برجسته ادامه داد و به دانشکده ریاضیات ارتقا یافت.

دو سال بعد او بدون توضیح تصمیم خود برای همکارانش استعفا داد.

برادران کاچینسکی قیمت ملک را در مونتانا به اشتراک می گذارند. سپس، زمانی که دیوید در سال 1989 نامزد کرد، آنها با هم اختلاف پیدا کردند. پس از دستگیری تد، خبرنگاران نیویورک تایمز دوستان خود را در هفت ایالتی که شناخته شده بود او زندگی می کرد یا به آنجا رفته بود، ردیابی کردند. خبرنگاران کسی را پیدا نکردند. برخی از دانشجویان فارغ التحصیل او گفتند که از اینکه متوجه شدند اصلاً او را به یاد نمی آورند شگفت زده شدند. به طور گسترده گزارش شده است که او هرگز رابطه عاشقانه نداشته است.

تد کاچینسکی در طول سال‌هایی که در مونتانا بود، از کتابدار لینکلن، نزدیک‌ترین شهر به کلبه‌اش، خواست که مجلات علمی و ادبی ناشناخته‌ای را برای او تهیه کند، گاهی به زبان آلمانی یا اسپانیایی. او در مصاحبه ای پس از دستگیری با نشریه بریتانیایی Green Anarchist، گفت که خود خدایان را اختراع کرده است. از جمله “خرگوش پدربزرگ” که مسئول حضور خرگوش های کفش برفی بود که منبع اصلی گوشت او در زمستان بود.

کاچینسکی در همان مصاحبه توضیح داد که چگونه خشن شد. قسمت مورد علاقه او از بیابان پیاده روی دو روزه از اقامتگاهش بود که شامل عبور از فلاتی با دره های شیب دار و آبشارها بود. در سال 1983، تد یک جاده آسفالته را کشف کرد. او گفت: «نمی‌توانید تصور کنید که چقدر ناراحت شدم. از آن نقطه به بعد، تصمیم گرفتم به جای تلاش برای کسب مهارت های بیشتر در طبیعت، روی بازگشت به سیستم کار کنم. انتقام.”

داستان خودش بود جزئیات خاصی از زندگی تد حاکی از تمایل به خشونت و بیگانگی از دنیای اطرافش است که ممکن است دلیل رفتار او باشد. به گزارش آتلانتیک، کاچینسکی در 27 سالگی شروع به تصور قتل کرد. او در دفتر خاطرات خود، بمب های خود را کاتارسیس توصیف می کند. اگرچه او روابط خود را با برادرش قطع کرد، اما گفت که اگر نامه های دیوید تحت مهر فوری باشد، آنها را باز خواهد کرد. دیوید نوشت که پدرشان در حال مرگ است و تاکید کرد.

دیوید به نیویورک تایمز گفت: “تد پاسخ داد و پاسخ او بسیار عجیب بود.” در کل کار خوبی کردم. این چیزی بود که ارزش گزارش کردن را داشت.» برادرش تنها بازمانده فوری او بود.

کاچینسکی در زندانی با حداکثر امنیت در کلرادو با زندانیان سلول های همسایه دوست می شود: رمزی احمد یوسف که در سال 1993 مرکز تجارت جهانی را بمباران کرد و تیموتی جی. مک ویبمب افکن اوکلاهما سیتی یاهو نیوز در سال 2016 گزارش داد که کاچینسکی کتاب های خود را با زندانیان به اشتراک می گذارد، با آنها در مورد مسائل سیاسی صحبت می کند و تاریخ تولد آنها را می داند.

این را رسانه های نروژی گزارش کردند آندرس برویکاو که در سال 2011 ده ها نفر را در ساختمان های دولتی و در یک اردوگاه تابستانی جوانان کشت، بخش هایی از مانیفست تد کاچینسکی را در مانیفست خود گنجاند. عجیب‌تر این بود که چه تعداد از آمریکایی‌های قانون‌گرا به این خط فکری دست یافتند.

در سال 2017 الیوت میلکو، معاون سردبیر مجله محافظه کار First Things، تد کاچینسکی را با “بینش های هوشمندانه و حتی پیشگویی” می داند. در سال 2021 تاکر کارلسون در طول مصاحبه با اندرو یانگیک تاجر و سیاستمدار آمریکایی به تفصیل و بدون انگیزه به تفکر کاچینسکی اشاره کرد.

در اینترنت، جوانان با وابستگی های مختلف حزبی یا اصلاً هیچ کدام، واژگان نیمه طعنه آمیز مفصلی در حمایت از Unabomber ارائه کرده اند. آنها خود را با هشتگ «ضد اجتماعی» یا «معتاد» معرفی کردند و از کاچینسکی با عنوان «عمو تد» یاد کردند. طبق مقاله ای در سال 2021 در مجله Buffler، آهنگ ها، صداها و ویدئوهای رقص یونابامبر در TikTok میلیون ها بازدید را به خود اختصاص داده است.

تد کاچینسکی دیگر آن قاتل مرموز نبود که با تاخیر توجیه عجیبی برای خشونت ارائه کرده بود. حالا او خالق یکی از سبک های متعدد قانون شکنی بود. جنایات تد در گذشته های دور بود و او مدت زیادی در زندان بود و دیگر تهدیدی فعال برای جامعه نبود.

پشتیبانی آنلاین از کاچینسکی نشان نمی دهد که چه تعداد تروریست جدید حامی محیط زیست ایجاد شده است. اما میزان شیوع بدبینی، بی حوصلگی، نارضایتی از زندگی مدرن و تیرگی در مورد چشم انداز تغییر را می سنجد.

آقای کاچینسکی در طول مدتی که در زندان بود، مکاتبات خود را به صورت دستی کپی کرد و به مجموعه جوزف لابادی در دانشگاه میشیگان فرستاد. آرشیو اختصاص داده شده به اعتراضات بنیادگرا، ده ها جعبه از نوشته های کاچینسکی را جمع آوری کرد.

به گزارش مجله نیویورک، مقالات تد کاچینسکی به یکی از محبوب ترین پیشنهادات این مجموعه تبدیل شده است. جولی هررادادر مصاحبه با مجله، متصدی مجموعه از توصیف افرادی که بیش از حد مجذوب آقای کاچینسکی شده بودند و از کتابخانه بازدید کردند تا آرشیو او را بررسی کنند، خودداری کرد. او فقط یک چیز گفت: هیچکس دیوانه به نظر نمی رسد.